ما دیگه اون نوجوونای قدیم نیستیم
که با شنیدن سینوس کسینوس
خندمون بگیره ،
بزرگ شدیم ، نه ؟
بچه کوچیکا بهمون میگن خاله ، عمو ...
قدمون چند هوا بلندتر شده ،
دیگه دستمون به کابینت بلندای
آشپزخونه میرسه و پامون به گاز و کلاچ...
بعضیامون انقدر بزرگ شدن
رفتن پی سیگار،
بعضیامونم نه ،
دیدن غم و غصه شون دود کردنی
نیست ، نشستن خوردنش!

ما دیگه روزای برفی لیز نمیخوریم،
نه که زمینِ یخ زده لیز نباشه ها،
فقط یاد گرفتیم باید با احتیاط قدم
برداریم که با مخ نریم تو زمین...

قلبامون چی شد راستی؟؟
بعضیامون دل شکستن، بعضیامون
دل باخته و بعضیامون دل تنگ...
ما خیلی وقته که دیگه بچه نیستیم،
ولی پیر شدیم یا بزرگ ؟!
اينه که جای بحث داره...
دیدگاه ها (۰)

اتفاقی که افتاده هر چقدر تلخ دیگه تموم شده غلط بوده یا درست ...

حتی اگه هیچوقت نتونی دنیارو تغییر بدی نذار دنیا از تو یه آدم...

ملانصرالدين در مجلسي نشسته بود.از ملا پرسيدند: خورشيد بهتر ا...

خوشبختی همین در کنار هم بودن هاستهمین دوست داشتن هاستخوشبختی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط