🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡




میدانی #قصه چیست؟!
تو آمده بودی
دست هایت آب را #نوازش می کرد
و ماهیان حوض
#ذوقمرگ شده بودند

#مهربانی
موج در موج
بر تمام #آینه ها
تابیده بود
و #عشق
عشق مهربان
از #شاخه ها
لبخند
می آویخت

من آمده بودم
از گونه هایت #انار بچینم
در ساعتی که
#شرم
روی لب هایت
#ترک می خورد.

چقدر #کبوترانه
نت ها
به #پرواز در آمده بودند

وقتی #آسمان آغوش تو بود
و من
#کودکی سرشار از دلهره بر ارتفاع بام
قصه
#چشم های تو بود
که برای تمام حواس ها
#لالایی می خواند...✍️📸

#بهمن


#عشقولوژی

#نگاشــــــته‌شده‌در: ۱۴۰۳/۰۹/۲۵

۰۹:۴۳⏰️


💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا
دیدگاه ها (۴۳)

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡نه #تگرگ آشفته‌ام می‌کند،و نه محاصره‌ی #ب...

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡قسم به #پاییزی که مشرف ب# زمستان است...و ...

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡🦋♡انگار #سال ها طول کشید،تا دسته ای #بوسه...

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡.‏اگر #بگویی؛ چقدر #دوستم داری؟می‌گویم:به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط