آموختم که هیچ دارویی نمیتواند همچون امید آدمی را ایس

آموختم که هیچ دارویی ،نمیتواند همچون " اُمید" آدمی را ایستاده نگه دارد !
آموختم که در همه حال و همه وقت باید عشق ورزید حتی در زمان خستگی ، بیماری و یاس .
آموختم که هیچ چراغی جز حال خوب ، امیدی روشن ، برای علاج دل بیچاره نیست و هیچ دستی نه آنقدر پایدار و محکم که دلیل خوشبختی و آرامش باشد . . .
آموختم که جنگیدن همیشگی برای نداشته ها چشم ها را به روی داشته هایمان می بندد گاهی باید با خیالی آسوده زندگی کرد رها از هر نبردی و شکستی . . .
آموختم که هیچ دارویی ،نمیتواند همچون "اُمید"آدمی را زنده نگه داشته باشد،زندگی بیاورد،عشق ببخشد . . .
دیدگاه ها (۰)

دلم برای یک حال خوب لک زدهدلم برای شنیدن اخبار خوبروزهای روش...

اگر موقع دیدنش جوری نگاهش می کنیدکه انگار خدا زیباتر از او ن...

تو که هستییک جور عجیبی حال روزهای من خوب استدلم میخواهد چشما...

یک دقیقه حال خوب و خستگی درکن !لحظه های زندگی همانند قاصدک ه...

آموختم که هیچ دارویی ،نمیتواند همچون " اُمید "آدمی را ایستاد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط