بغضم را شعر کنم
یا ندای سکوت ِ نگاهم را که از دل تنگم در این روز خزان پاییزی خبر میدهد
نمیدانم از چه بگویم که درست حال درونم را بیان کنم
پاییز را بهانه کنم
یا سوز دلم را از محالات و حصار های فاصله توجیه کنم
گیر کرده ام
میان قلب و رویاهای محالی که
عشق به دست و پای افکارم زنجیر کرده است
خواستن هایی از دور نقش ِ ریزش برگ ها را در قلبم بازی میکند
وقتیکه
هیچ قاصدکی زیر باران غم
توانی برای آوردن پیامی ندارد ...
دلنوشته.....
یا ندای سکوت ِ نگاهم را که از دل تنگم در این روز خزان پاییزی خبر میدهد
نمیدانم از چه بگویم که درست حال درونم را بیان کنم
پاییز را بهانه کنم
یا سوز دلم را از محالات و حصار های فاصله توجیه کنم
گیر کرده ام
میان قلب و رویاهای محالی که
عشق به دست و پای افکارم زنجیر کرده است
خواستن هایی از دور نقش ِ ریزش برگ ها را در قلبم بازی میکند
وقتیکه
هیچ قاصدکی زیر باران غم
توانی برای آوردن پیامی ندارد ...
دلنوشته.....
- ۱۹.۴k
- ۰۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط