میدونی ترس مث آتیشه

‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ،
‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ میدونی ، ترس مثِ آتیشه
اگه کنترلش نکنی ، میسوزونتت
آره میسوزونتت
من یه دونه اسلحه میخوام
باید با دنیا تسویه کنم
باید برگردم به اصلیِ خودم
باید بکُشم مارای زنگی دورمو
بدم میاد أ تصویر خودم
از مست دیده شدن
از دستگیره شدن
از تصفیه شدن
از وَرچیده شدن
از سنگ چیده شدن
از قصد تیره شدن
دیگه نمیخوام نادون باشم
دوس دارم توو بارون پاشم
کیا دنیای آروم دارن
کیا مث من طاعون دارن
کیا مثِ من آشوب دارن
کدوم احمقایی چارچوب دارن
کیا مثِ من خواب دوس دارن
کیا مث من کابوس دارن
کیا دلهای رنگی دارن
اما واسه بقیه مثل تَه سیگارن
کیا دلهای سنگی دارن
کیا با خدا موندن و نَشتی دارن
کیا حالت منگی دارن
کدوم احمقا دلتنگی دارن
دیدگاه ها (۱)

هیچکس دارای، دارا نیست و هیچکس هم نداره، ندار! قدر هرچیزی رو...

کدومش؟!

خسته شدم از حرف راست، بهم دروغ بگو!🪽𓆟𓆞𓆝𓆟𓆟𓆝𓆟𓆞𓆝𓆟𓆞𓆝𓆟𓆝𓆟𓆞𓆝𓆝𓆝

مغزم بعد از ساعت 3 شب یه بعد:𓆟𓆞𓆝𓆟𓆟𓆝𓆟𓆞𓆝𓆟𓆞𓆝𓆟𓆝𓆟𓆞𓆝𓆝𓆝

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط