لطفا کامنت یاالله بذارید

لطفا کا.منت یاالله بذارید 💐

[این داستان رو بخونید بعد بفرستید برای آقامیری که میگفت "من به نوح انتقاد دارم" خدا هدایتش کنه]
@hasanaghamirii

▪️پس از نفرین حضرت نوح ( علی نبینا و آله و علیه السلام) جبرئیل نزد او آمد و چند هسته خرما به او داد و گفت: «این‌ها را بکار.»
حضرت نوح با تعجب پرسید:
«من برای عذاب این قوم دعا کردم، اما شما هسته خرما می‌آورید؟»
جبرئیل پاسخ داد: «این دستور پروردگار است.»

نوح (ع) بی‌هیچ اعتراضی هسته‌ها را کاشت.
مردم، او را به تمسخر گرفتند و گفتند:
«در این سن و سال خرما می‌کاری؟
مگر چقدر دیگر زنده می‌مانی که ثمرش را ببینی؟»
اما نوح (ع) به وعده خداوند ایمان داشت
و با صبر و یقین به کاشت نهال‌ها ادامه داد.

سال‌ها گذشت و هسته‌های کوچک به درختانی تنومند تبدیل شدند.
این بار جبرئیل نازل شد و گفت:
«اکنون خداوند امر کرده با چوب این درختان کشتی بسازی.»
نوح (ع) مشغول ساختن کشتی شد.
مردم باز هم او را مسخره کردند و گفتند: «در خشکی کشتی می‌سازی؟ دیوانه شدی؟»

نوح، بی‌توجه به تمسخرها، کشتی را با ایمان و پشتکار ساخت.
زمانی که ساخت کشتی به پایان رسید، وعده الهی محقق شد.
بارانی سیل‌آسا آغاز شد و سیلی عظیم زمین را فرا گرفت.
تنها کسانی که سوار بر کشتی بودند، نجات یافتند
و باقی مردم در میان امواج هلاک شدند.

مجمع البیان، ج 4، ص 435.3 - خلاصه تاریخ انبیاء، ص 22، یوسف درودگر.1 - همان.2 - داستان پیامبران، ص 37.

.
.
.
.
#ایمان
#صبر
#حضرت_نوح
#انبیای_الهی
#اقامیری
دیدگاه ها (۲)

خوندن کپشن واجبه 👇🏽قبل خوندن سهمتو از آگاهی انجام بده و این ...

نظر پروفسور فرانسوی درباره ی شیعیان#پروفسور#فرانسوی #روایت#ا...

🌕امیرالمومنین عليه السّلام در مسجد جامع كوفه بود كه مردى از ...

⛔️کپشن مطالعه شود 👇👇شب دفن زهراى بتول سپرى شد. صبح شيخين و د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط