ای کاش بپوشی تن باران‌زده‌ام را
ساحل بشوی سینه‌ی طوفان‌زده‌ام را

از شور نگاهت شده دل بی سر و سامان
سامان که دهد دامن بحران‌زده‌ام را؟

از سیل سکوت تو پر از جوش و خروشم
دریا نشوی بستر طغیان‌زده‌ام را؟

تبعیدی‌ام از بوسه‌ی ممنوعه‌ی داغت
جنت نپذیرد تن عصیان‌زده‌ام را

با مرهمی از مهر و مه و بوسه‌ی دیدار
درمان بکن این زخم زمستان‌زده‌ام را

#زیبا_حسینی_جیرندهی
دیدگاه ها (۱۲)

به زودی خواهم رفت از دنیایی که فقط آرزو به دلم گذاشت 😔💔فقط ط...

این جماعت بجای اینکه درکت کنن بجای اینکه تکیه گاهت باشن فقط ...

برای زندگی خوب... باید کمی از منطق و کمی از احساس بیش از حد ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط