نگام محو تو بود و همون لحظه شروع شد

نگام محو تو بود و همون لحظه شروع شد
که بودیم مست و با هم رفتیم ما تا مرز جنون و
دلم تنگ غروب و هم اتاقم رفته بو تو
https://rubika.ir/maedehkarimi1
دیدگاه ها (۰)

مگه یادت نیست همه حسودیشون میشد به ما توی چشم بودیم آخر چشمم...

شایدمن بدم شایدگند زدم شاید نیامدم بچه اش تو دیونه..@maedhka...

Cayıyorsam, Canım, Ederimdenاگه پا پس می‌کشم، دلبندم، به‌خاط...

چویلد شیطانو شیطان پرستم چویلد شر دنیا داده دسم مه تنیا نیشت...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_202_بابا... ببنیمت... پر...

☆ عشق روانی من (۷) ☆☆ از زبان هیروکو ☆سه هفته گذشته بود.توی ...

قهوه تلخ پارت ۴۷ویو چویا باورم نمیشد، هنوز تو شوک بودم.دازای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط