سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

سرمست شد نگارم بنگر به نرگسانش

مستانه شد حدیثش پیچیده شد زبانش

گه می‌فتد از این سو گه می‌فتد از آن سو

آن کس که مست گردد خود این بود نشانش

چشمش بلای مستان ما را از او مترسان

من مستم و نترسم از چوب شحنگانش

ای عشق الله الله سرمست شد شهنشاه

برجه بگیر زلفش درکش در این میانش

اندیشه‌ای که آید در دل ز یار گوید

جان بر سرش فشانم پر زر کنم دهانش

آن روی گلستانش وان بلبل بیانش

وان شیوه‌هاش یا رب تا با کیست آنش

این صورتش بهانه‌ست او نور آسمانست

بگذر ز نقش و صورت جانش خوشست جانش

دی را بهار بخشد شب را نهار بخشد

پس این جهان مرده زنده‌ست از آن جهانش...

اگر چیزی یا شخصی را ازخدا میخوای اول باید به اعمالت نگاه کنی که آیا خداوند اون ظرفیت را دروجودت میتونه ببینه که نعمتهاشو برات ارزانی کنه یانه.
شاید تولایق نعمتش نباشی اما بخاطر خوبیهای طرف مقابلت بخاطر دل پاکش بخاطر قرابتش پیش درگاه خالق هستی وصالش را ممکن سازد!


عزیز مهربونم شهامت اعتراف حقایق نعمتیست خداوندی:
باشهامت اعتراف میکنم درپیشگاه خالق یکتا تو مقرب ترینی...
ومن بخاطر این هدیه خداوند همیشه شاکردرگاهش خواهم بود🦋❤❤🦋

#عاشقانه
#هدیه پروردگارم❤
دیدگاه ها (۰)

آدما از هم یاد می‌گیرن همه چی رو. عشقو، خیانتو، دروغو، وفادا...

❣‏sahar shehim❣تو زندگی خیلیامون، آدمایی هستن که همیشه پایه‌...

باید تو را همیشه به دقت نگاه کردیعنی نه سرسری، سر فرصت نگاه ...

از تنگنای محبس تاریکی،از منجلاب تیره این دنیابانگ پر از نیاز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط