فصل پاییز است و دل تنگ است و من جا مانده ام

فصلِ پاییز است و دل تنگ است و من جا مانده ام 
در حصارِ عاشقیها من چه تنها مانده ام

زیرِ بارانِ خزان با خش خشِ برگِ درخت
گوییا اینجا فقط من زار و شیدا مانده ام

بس که چشمانم به در, گوشم به آوای تو بود
این چنین بی تابم و در فکر و  سودا مانده ام

در کویرِ عاشقی در پهنه‌ی خشکِ دلم
لیک با اشک دو چشمم بِینِ دریا مانده ام

شب سحر شد, خواب در چشمِ تَرَم هرگز نشد
در میانِ موجِ غم, با فکرِ فردا مانده ام

کاش می آمد رفیقِ سبزه و یارِ ِچمن 
تا ببیند من چه پیرم یا که برنا مانده ام...🦋🦋

#saharshehim💖

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۲)

تقدیم نابترین عشق دلم🦋🦋 خوشی یعنی که معشوقت خودش اهل قلم باش...

محبوب جان ودلم امیدو آرزوی ابدیم💞💕پریشان کن سر زلف سیاهت شــ...

برگی شده، افتاده‌ام از شاخه به کوییچون باد مرا می‌بَری امّا ...

‌به شانه ام بکشم بعد تو غمی جانکاههمین که دست من از زلف تو ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط