تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست

💔💔
تن رعشه گرفتیم که با غیر نشسته ست
از غیرتمان بود، نوشتند حسودیم

جو گندمی از داغ غمش تار به تاریم
در حسرت پیراهن او پود به پودیم

پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است
دلتنگ به یک خنده ی او زود به زودیم
دیدگاه ها (۰)

💔💔نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروختبا همان چشمی که می زد زخ...

💔💔" :)آخرشم بزرگ شدیم و هیچی یادمون نرف: "

💔💔دل و جانم شده دیوانه ی قلبی چون سنگمی شود لحظه به لحظه به ...

💔💔آدم وقتی یه نفرو خیلی دوست داره خیلی تنهاتر میشهچون به هیچ...

از درد ترک خورده و از زخم کبودیمکوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط