مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

سرانجام اقدام علیه وطن...!

اشکهای برزو ارجمند و پشیمانی وی از مهاجرت: دارم تاوان می‌دهم، اینجا کارهایی کردم که نمی‌توانم بگویم!

خیلی درب محکمی را به روی خودم بستم و زندگیم را به زن و بچه‌ام سخت کردم؛ از لحاظ مالی بسیار ضرر کردم؛ بی‌معناترین آدم آمریکا من هستم و همه درها به رویم بسته شد!
❗وقتی خوشی زد زیر دلت و با همدستی دشمن، پا گذاشتی روی گلوی وطنت؛ حالا دیگه پشیمونی فایده نداره!


‏عشق آمریکا اینطوری آدمو کر و کور می‌کنه. برزو ارجمند فکر کرده اونجا براش فرش قرمز پهن می‌کنن و مثل تو ایران میتونه کار کنه و پول دربیاره، ولی حالا می‌بینه اشتباه کرده.

دیدی راهو اشتباه رفتی چرا تا آخرش سینه خیز میری که تهش بیفتی تو بغل پهلویا و منافقین؟
‏با اینکه دیدن شکست آدما ناراحت کننده ست ولی در مورد کسی مثل برزو ارجمند که تازه فهمیده با دنباله روی پهلوی چیا و براندازا به نقطه ای رسیده که بگه "بی معنا هستم"، فقط میتونم بگم نتیجه‌ی خیانت و پشت کردن به وطن قطعا عاقبت بخیری نیست.🥀😔

برزو ارجمند که روزی خیال می‌کرد با خروج از ایران، رویای جهانی شدن را لمس می‌کند، امروز باحسرت و گلایه اعتراف می‌کند که در آمریکا نه‌فقط ستاره نبود، بلکه اصلاً «معنا» نداشت. او حالا به گذشته نگاه می‌کند و آن تصمیم بزرگ را نه نقطه شروع، بلکه نقطه سقوط می‌بیند.


ارجمند در اعترافاتی کم‌سابقه، مهاجرت را «خطای پرهزینه» می‌نامد؛ خطایی که نه موفقیت، نه آزادی، که «از دست دادن همه‌چیز» را برایش به ارمغان آورده. او می‌گوید در آمریکا «تمام درها بسته شد» و مجبور شد کارهایی کند که از گفتنشان هم خجالت می‌کشد؛
ارجمند که در ایران با ۲۷ سال سابقه جایگاه تثبیت‌شده داشت، در آمریکا نه فقط کاری پیدا نکرده، بلکه «همه درها بسته» بوده‌اند. او مجبور شده برای بقا سراغ کارهایی برود که حتی بیانشان را هم مصلحت نمی‌داند. جمله‌اش که می‌گوید «همان‌جا در ایران معنا داشتم، اینجا همه‌چیز را از دست دادم» مثل یک خط پایانی است؛ خطی که زیر تمام تصورهای غلط درباره مهاجرت در میانسالی کشیده می‌شود.

مهاجرت برای او در ۴۷ سالگی اشتباه بزرگی بوده؛ چون مجبور شده «مثل بیست‌ساله‌ها کار کند»، در حالی که نه توانش را داشته، نه فرصت و نه شرایط رقابت در کشوری که حتی جوان‌هایش در صف فرصت‌ها مانده‌اند. مهاجرتی که قرار بود درها را باز کند، در نهایت پنجره‌هایش را هم بست و او را در موقعیتی قرار داد که حالا تنها نتیجه‌گیری صادقانه‌اش این است: «این مسیر، مسیر من نبود.»




برزو ارجمند امروز صدای بلندِ یک واقعیت خاموش است؛ واقعیتی که خیلی‌ها دوست ندارند بشنوند. او فقط یک چهره پشیمان نیست؛ «نماد» گروهی از بازیگران و چهره‌هایی است که فریب تله‌ی «مهاجرتِ بی‌برگشت» را خوردند. چهره‌هایی که فکر کردند آن‌سوی دنیا فقط منتظر ورودشان است تا روی فرش قرمز فرصت‌ها قدم بگذارند؛ اما در عمل فهمیدند که بیرون از ایران، نه شهرت‌شان معنا دارد، نه سابقه‌شان، و نه نام‌شان وزنی ایجاد می‌کند. او یکی از ده‌ها «برزو ارجمند» است که در سال‌های اخیر گرفتار رؤیایی شدند که واقعیتش بُرنده‌تر از آن چیزی بود که تصور می‌کردند.



❗❗❗❗چند نکته دربارۀ گریه‌های برزو ارجمند

مصاحبه اخیر برزو ارجمند چند واقعیت مهم را روشن کرد:

۱. صف در خارج طولانی است!
🔸اپوزیسیون خارج نه به‌راحتی کسی را می‌پذیرد و نه برای تازه‌واردها فرش قرمز پهن می‌کند. تصور «برو خارج، همه‌چیز حل می‌شود» یک توهم است.

۲. شهرت شما مربوط به ایران است
🔸او درست گفت: هویت و کارش در ایران است. زندگی در خارج نه آسان است و نه شبیه تصویر زیبایی که رسانه‌های ضدانقلاب می‌سازند.

۳. چرا بعضی سلبریتی‌ها ناگهان تند می‌شوند؟
🔸ترکیبی از ضعف تحلیل سیاسی، هیجان، اشتباه شخصی و القائات رسانه‌های ضدانقلاب.
🔸وقتی کسی کارش سیاست نیست، در این هیاهو راحت اشتباه می‌کند.
🔸دنیای واقعی را نمی‌شود از پنجرۀ رسانه‌های ضدانقلاب دید.

۴. لزوم تدوین سند مدیریت سلبریتی‌ها
🔹در همۀ دنیا برای چهره‌های مشهور چارچوب وجود دارد.
🔹سلبریتیِ بدون سواد سیاسی وقتی وارد سیاست شود، هم خودش آسیب می‌بیند هم جامعه.
دیدگاه ها (۰)

مداحی جدید #حسین_ستوده برای حجاب آره هر دختری که روی سرش حجا...

تنش‌ها در مرز ایران و عراق دوباره داغ شد منابع عراقی از آغاز...

لحظه ای ارزشمند با دانشجوی ارومیه ای مقیم قبرسهر چی بنویسم ا...

تو قهرمانت کیه!؟ . . . قهرمان من #رهبرم سیدعلیست که به ماهای...

🎥 سرانجام اقدام علیه وطن...!🔺اشکهای برزو ارجمند و پشیمانی وی...

🔴 سرانجام اقدام علیه وطن...!🔹اشکهای برزو ارجمند و پشیمانی وی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط