آری همه اش زیر سر پاییز است

آری همه اش زیر سر پاییز است
دلتنگی محض نوبر پاییز است
اندوه جهان دوباره جان می گیرد
بر عرصه باغ محشر پاییز است

با آن که بساط لاله پرپر شده است
زیبایی باغ صد برابر شده است
زیبایی او بدون زیبایی توست
حال بد من دوباره بدتر شده است

با آن که عذاب جاودان تنهاییست
سهم من بی تو از جهان تنهاییست
تعریف تو از خزان نمی دانم چیست
من می گویم خزان همان تنهاییست


تلخم نتوانم از عسل بنویسم
یا ساختگی و مبتذل بنویسم
از من بپذیر این رباعی ها را
غمگین تر از آنم که غزل بنویسم

#ناصر_عبدالمحمدی #شاعر #شعر
#طبیعت #پاییز #چنگوره
دیدگاه ها (۹)

#موسیقی #شعر #ترانه #آهنگ#سیاوش_قمیشی #پرنده_های_قفسی

تا دست به اتفاق بر هم نزنیمپایی ز نشاط بر سر غم نزنیمخیزیم و...

📺پس از مطالعه متن مشتاق خوندن دیدگاه های شما عزیزان هستم که ...

مایه اصل و نصب در گردش دوران زر استدائما خون می خورد تیغی که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط