تو حق نداری بدون اینکه بمن بگی

تو حق نداری بدون اینکه بمن بگی
بیایی وبیخبر هم بری عمرم ،حق نداری ،حق نداری ،حق نداری آخه
کمی هم منصف باش ،برای یکبارهم
که شده کمی درنگ کن ومنصفانه قضاوت کن ،اگر جای من بودی وبعداز اینهمه سال هیچ نشانی از من نداشتی که بدانی کجایم اگربخاطر همصحبتی بامن سالها از روی ناچاری به کسیکه احساس میکردی منم محبت میکردی وبعدازمدتی میدیدی اشتباه گرفتی ،اگروقتی که میگفتی اشتباه کردم کلی نامربوط نثارت میکردن اگراینهابارها وبارها اتفاق بیفتد اگر وقتی مرا میافتی همینکه سلام میکردی بلاکت میکردم اگرهیچ نشانه ای که بیان کندمنهم در انتظارتوهستم‌ ازمن نمیدیدی وغیرمستقیم ازمن میشنیدی که بتومیگویم برو ودر انتظار من نباش ونادیده میگرفتم اینهمه سال دربدری واوارگی تورا وبعداز اینهمه محدود کردنت میامدم وتونمیامدی ومن ازتو ازرده میشدم ایا انصاف بود .منکه سالهاست دست ا ززندگی بریدم به انتظارتونشسته ام منکه غیرازتو کسیرا ندارم اگر توهم میخواهی بروی ....
میترسم بگویم برو و توباز بروی ....
کمی هم مرا درک کن عزیز دلم ...
دیدگاه ها (۰)

خوشبحال اونروزا چقدر بده ادم خجالتی باشه نمیدونم دوستم بردیا...

بالاخره بعداز سالها تنهایی واصرار وپافشاری کردن برای خواستنش...

نمیدونم ازکجا فهمیده بودعهد کردم‌فقط یکبار بکسی دل ببندم ...

حافظه قوی داشتن همیشهدهم خوب نیست گاهی همین حافظه است که روز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط