🍁آغوش تو یک مزرعه بنگ است🍁

آغوش تو آغوش نه یک مزرعه بنگ است
چشمان تو که چشم نه سرچشمه ی رنگ است

موهای پریشان تو یک جنگل بکروُ
لب های تو لب نه که دوتا توله پلنگ است

ای پرچم افراخته بر قله ی قلبم
حرف سفرت وحشت آوازه ی جنگ است

مانده ست به من از همه ی عشق و جوانی
یک دل که چنان چشم حسودان تو تنگ است

از یاد چنان بردی ام انگار نه انگار
هر لحظه یکی منتظرت گوش به زنگ است
#دکلمه#شعر#گویندگی#شاعر#محمد_خوش_بین
دیدگاه ها (۲)

🍁به سوی معشوق🍁

🍁مرا در نظر بگیر🍁

🍁نمی آیی🍁

🍁با دلم بازی نکن سر بر بیابان میزنم 🍁

مرگ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط