My vampire partner part : ۴۸

چند بار دیگر سقف را بازو بسته کرد
سپس چند برگه از جیبش بیرون آورد
_ رجين لوسيا و نیکس کی هستن؟
نگاه کوتاهی به او انداخت و دهانش باز ماند
+ تو پیامهای خصوصی منو از میز جمع کردی و برداشتی؟
_ و لباس های تمیز و خشکتو
با لحنی بی حوصله گفت
_ که بنظر مثل یه پارادوکس بود
+ البته که اینکارو کردی
إما نفس سختی کشید
_ چرا دلت نمیخواست اینکارو بکنم؟
+ حریم خصوصی که او تو هیچی ازش سرت نمیشه
جیمین خرناس کشید
او جوری به مکالمه اش با رجین گوش داده بود که انگار حق اوست
_ اونا کی هستن؟
دوباره اصرار کرد
_ اونا همشون بهت دستور میدن بجز این یکی از نیکس که منطقی بنظر نمیاد
نیکس خاله ی سرگشته ی او بود قدیمی ترین والكرى... اولين والکری...همانطور که دوست داشت، او را صدا کنند
او بسیار زیبا بود ولی آینده را واضح تر از حال حاضر میدید.
ولی میتوانست تصور کند که نیکس مجنون چه چیزی گفته
+ بزار ببینم
کاغذ را صاف کرد مقابل فرمان گذاشت و با نگاه سریعی آن را خواند
تق تق
(کی اونجاس
اِما
اِما كيه ؟
اِما كيه ؟
اِما كيه ؟
اِما كيه ؟)
قبل از اینکه به اروپا سفر کند نیکس به او گفت کاری که براش متولد شدی رو انجام بده
ظاهرا إما متولد شده بود تا توسط یک لیکای دیوانه دزدیده شود
تقدير مزخرف
پیام نیکس راهی بود که پیشگویی اش را به اما یاداوری کند
او به تنهایی میدانست که چقدر اما دلش میخواست یک شخصیت و هویت حقیقی بدست بیاورد تا صفحه ای تحسین برانگیز از کتاب جنگجویان والکری داشته باشد.
وقتی کاغذ را مچاله کرد و کنار پایش انداخت جیمین پرسید
_ معنیش چیه؟
اِما از این پیام خشمگین بود خشمگین بود که او چیزهایی دیده بود که شاید میتوانست بینش و بصیرت جدیدی به زندگی اش بدهد
جوری که جیمین دیده و آموخته بود قبل از اینکه به مسیر کوتاهی برسند، اِما را مسخ میکرد.
_ لوسيا صدات میکرد ام این اسم مستعارت برای خانوادته؟
بسه
كافيه
کاوش های زیاد
سوالات زیاد
كافيه
+ گوش کن...اوم....آقای جیمین، من خودمو توی این...وضعیت انداختم.....با تو.....و برای اینکه از این وضع خلاص شم قبول کردم تورو تا اسکاتلند ببرم
گرسنگی باعث شده بود تند خلق و عصبی شود
تند خوبی باعث میشد به نتیجه ی کارش بی توجه شود و بی توجهی باعث شجاعتش میشد
+ من موافقت نکردم که دوستت باشم یا...باهات توی یه حريم خصوصيم تخت بخوابم یا اینکه بخاطر تجاوز به حریم بهت انعام بدم

های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما اگر پارت بعدی رو میخواین حمایت کنید
دیدگاه ها (۱۷)

My vampire partner part : ۴۹

My vampire partner part : ۵۰

My vampire partner part : ۴۷

My vampire partner part : 46

عشـق تحقیر شده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط