خلاصه

خلاصه:
در قرن ۱۶ در مجارستان زنی زیبا به نام الیزابت
که در یکی از ثروتمند ترین خانواده ها زندگی می‌کرده یکی از خدمتکار هاش به صورت اتفاقی موهاشو میکشه الیزابت اونو میزنه و بعدش خون خدمتکار روش میپاشه بعدش همون لحضه باور میکنه که خون پوستش جوان تر میکنه خلاصه شده
دیدگاه ها (۰)

ازینا اتاقا میخوام

من نمیخوام ماگل باشم 😭😭

دلم میخواند جهانگرد بشم

من تو رو برمیگردونم (پارت ۳۱)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط