تقدیم به تو ک دلت همچو اب دریا زلاله

تقدیم به تو ک دلت همچو اب دریا زلاله

رفتی و دل دیوانه شد با هر خوشی بیگانه شد

بی تو دگر این سوز غم پایان ندارد

غم با دلم هم خانه شد

کاشانه ام ویرانه شد

دردا که درد رفتنت

درمان ندارد درمان ندارد

با این من مانده تا به ابد

در آرزویت بگو چه کنم

چون مرغ دل در هوای تو گر

پر زد به سویت بگو چه کنم

دانم در این کنج خانه دگر

شادی نگیرد سراغ مرا
دیدگاه ها (۰)

وقتی غمگین هستیددنیا شما را به مسخره میگیردوقتی خوشحالید، دن...

آغوش تو تنھا مڪرری است ڪه‌ ‌هیچوقت برای من تڪراری نخ...

✍غم‌انڪَیز است پاییزو غم‌‌انڪَیزتر ،وقتی تو باشی ومن برڪَها ...

🌚 یک روز میمیرندهمین دلخوشی های کوچک..مثلا همین دیدار های گا...

چه کنم با دل خود ؛ با تو بمانم یا نه..؟با صدای غزلم از تو بخ...

باز حرفای نزده رو قلبم سنگینی میکنه.....😔💔آدما رو خسته نکنید...

گفتم: دلم گرفته و ابرهای اندوهش سیل آسا می بارد. آیا نمی خوا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط