قرارمان یک صبح پاییزی

قرارمان یک صبح پاییزی
مهر
آبان
آذر 
فرقی نمی‌کند 
فقط پاییز باشد 
تن درختان شهر عریان 
سنگ فرشهای خیابانها خیس ِخجالت
تمام‌ نیمکتها خسته و تنها
من و تو
دست در دست
شانه به شانه 
و عشق 
چتر در بالای سرمان
و کلاغها در حال آواز خوانی 
موشها همه رقاص
عابران تماشاچیان این نمایش نامه
و خدا در همین این‌ نزدیکی ها
شاهد دلبرانه ی من و تو ست
شاهد یک‌ ملاقات عاشقانه..🍂🍁
دیدگاه ها (۰)

کاشکی یه بارون بزنهغم شهرو بشوره ببرهاینجا شو که گیر افتادیم...

ساناز...💖😚💃💃💃💃💃👏👏👏👏👏

زندگیچه ما باشیمو چه نباشیمدر گذر است...زندگی با ما و بی ما ...

💖روز میلاد بانوی بزرگ اسلام🌺پرستار تمام نیکی ها💖زینب کبری(س)...

طبیعت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط