همیشهیکنفرازواژههاینابمیترسد

#همیشه_یک_نفر_از_واژه_های_ناب_می_ترسد
و روحِ شعر از کشفی چنین نایاب می ترسد
تمامِ حوض هایِ شهرمان از ماه سررفتند
بزن باران که ماهی از سکوتِ آب می ترسد
تصوُّر کرده ای دامانِ نیلوفر چرا پهن است
و از بویِ به گل آغِشته ی مرداب می ترسد
بتاب ای آفتابِ بیکران بر قامتِ شعرم
که خیسِ اشکهام از این منِ ناباب می ترسد
همیشه شمع یا پروانه مفهومش الهی نیست
همیشه رود با آن وسعت از میرآب می ترسد
خدایا دستِ خالی شد،هزارویکشبم حالا
که دیگر شاه و هم شهزاد از همخواب می ترسد...
دیدگاه ها (۰)

#ﺧُـﺪﺍﯾـﺎ_ﮐﻮﭼِﻨﯽ_ﻧَـﺰﺩﯾﮏ_ﻣﺎﻟﯽ_ﻫـَﻨﯽ_ﻫَﻢ_ﻭَﻡ_ﺍﯾﮕﯽ_ﺑﺎﯾﺪ_ﻧَـﻨَﺎ...

#راز_من_باش_نگهت_میدارم...

#تو_برو_در_آستانه_ی_جاده_های_بی_عبور_من_می_مانم...در انزوای ...

#تو_ماهی_و_من_ماهی_این_برکه_کاشیاندوه بزرگی است زمانی که نبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط