ترجمه خلاصه لایو جونگکوک
🌰_ترجمه خلاصه لایو جونگکوک
🐰 «ساعت ۱۱ برم دوش بگیرم»؟ ولی فقط ۴ دقیقه مونده
🐰 واقعاً فقط ۴ دقیقه مونده، یعنی دارین بهم میگین برم؟
🐰 آآخ وقتی با اعضا توی آمریکا بودیم، خیلی خوب بود. کلی شلوغ کاری میکردیم و میخندیدیم. ولی وقتی میام خونه... چون اینجا کسی نیست... یکم..
🐰 من تنهایی رو دوست دارم، ولی وقتی با هم بودیم خندههامون هیچوقت قطع نمیشد
🐰 از وقتی ترخیص شدم هیچوقت زیاد اینجا نموندم، واسه همین همهچی هنوز برام جدیده
[داره خونهشو نشون میده]
🐰 اتاق اصلی رو نمیتونم نشونتون بدم~ چون توش میخوابمممم~
🐰 اینم لباسهای مشکیم
🐰 اینم طبقه دوم
🐰 و اینج-
🐰 نه بیخیال… ولش کنید~
🐰 «یه اتفاق بامزه که توی آمریکا افتاد»
🐰 خیلی چیزا بود! اممم، چی بود؟ همم… یه لحظه خاص نبود، کل اون پروسه خیلی فان بود!
🐰 «ساعت ۱۱ برم دوش بگیرم»؟ ولی فقط ۴ دقیقه مونده
🐰 واقعاً فقط ۴ دقیقه مونده، یعنی دارین بهم میگین برم؟
🐰 آآخ وقتی با اعضا توی آمریکا بودیم، خیلی خوب بود. کلی شلوغ کاری میکردیم و میخندیدیم. ولی وقتی میام خونه... چون اینجا کسی نیست... یکم..
🐰 من تنهایی رو دوست دارم، ولی وقتی با هم بودیم خندههامون هیچوقت قطع نمیشد
🐰 از وقتی ترخیص شدم هیچوقت زیاد اینجا نموندم، واسه همین همهچی هنوز برام جدیده
[داره خونهشو نشون میده]
🐰 اتاق اصلی رو نمیتونم نشونتون بدم~ چون توش میخوابمممم~
🐰 اینم لباسهای مشکیم
🐰 اینم طبقه دوم
🐰 و اینج-
🐰 نه بیخیال… ولش کنید~
🐰 «یه اتفاق بامزه که توی آمریکا افتاد»
🐰 خیلی چیزا بود! اممم، چی بود؟ همم… یه لحظه خاص نبود، کل اون پروسه خیلی فان بود!
- ۱.۵k
- ۰۷ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط