*فیک جدید از خودمه*
کاپل اصلی:هیونلیکس
کاپل فرعی:یونگیو
فلکیس:۲۳سال امگا رایحه:ماکارون نعنایی
هیونجین:۲۳سال الفا رایحه:نعنا
یونگیو:۲۳سال امگا رایحه:توت فرنگی و خامه
یونجون:۲۳سال الفا رایحه:تمشک وحشی
تئو:۵سال الفا کوچولو راحیه:لیمو شیرین
.
.
.
.
.
خلاصه:
فلیکس و هیونجین ۵ سال پیش باهم اشنا شدن فلکیس اومده بود تو شرکت پدر هیونجین منشی بشه که اینا همو دیدن
و رابطشون شروع شد
بعد از یه مدت فلکیس حامله شد رفتن به پدر هیونجین بگن
ولی پدر هیونجین خیلی عصبی شد و قبول نکرد
فقد قبول کرد فلکیس تو شرکت منشی بمونه
الان ۵ سال از اون موقع میگذره
هیونجین به اصرار پدرش ازدواج کرد با یه دختر امگا رایحش از نظر هیونجین بو تعفن میده اسم دختره لونا هستش از رابطه فلیکس و هیونجین چیزی نمیدونه ولی از فلکیس خوشش نمیاد و جلو فلکیس همش خودشو به هیونجین میچسبونه هیونجین هم اگه وقت کنه میره خونه فلکیس و یکم پیششون میمونه
(بچه هم دارن دیگه)
یونگیو هم داستانشون اینه که
یونجون یکی از منشی های شرکت هستش با فلکیس دوسته و از داستانشون خبر داره با تئو هم خیلی خوبه
بومیگو دوست هیونجینه ولی از یونجون بدش میاد
چون ابنا همو خیلی دوس داشتن سه سال پیش ازدواج کردن حتی
همون شب اول اهم کردن و بومیگو حامله شد ولی وقتی میخواس به یونجون خبر بده دید یونجون داره یه دختره رو میبوسه بومیگو فرار میکنه تو راه ماشین بهش میزنه و بوم بله بچه سقط میشه یونجون سعی میکنه به سوتفاهم شده ولی بومگیو از یونجون متنفره الان


خب اخر شب شاید فردا پارت اول و میزارم
امیدوارم حمایت کنین♡
دیدگاه ها (۴)

(My secret love) :۱پارت

بچه ها چون قول دادم گذاشتم ولی هنوز کاور فیک نداره یچی همینط...

پارت:۲۴ (سرد و بیروح)

بچه ها من دستم خورد اونی که توش فیک می‌نوشتم رو پاک کردممتاس...

پارت:۸ (My secret love)

پارت:۶ (My secret love)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط