حست نسبت به این تصویرچیه

گاهی عشق،
خودش را نه در کلمات عاشقانه،
که در سکوتِ سنگینِ یک نگاه،
یک ایستادن،
یک فداکاری بی‌ادعا نشان می‌دهد.
تو را که دیدم،
یاد همان پسری افتادم که با قامتی کوچک، باری بزرگ را بی‌هیچ شکایتی به دوش کشید.
نه از روی اجبار،
بلکه از جنس عشق.
از همان عشقی که درد را شیرین می‌کند،
اشک را پنهان،
و دل را محکم.
اگر روزی بار زندگی سنگین شد،
بگذار شبیه او بایستم برایت،
بگذار بگویم: «سنگین نیست... عشقِ من است.»
و تو بدانی،
هر قطره‌ی اشکِ پنهانم،
به اندازه‌ی یک دنیا دوستت دارد...
#نبض_مانا
دیدگاه ها (۱۰)

بفرست واسش

دیشب بخاطر سرماخوردگی شدیدی که درسفرقبلی مبتلاشدم.مجددابه اص...

نقاشی بکشید

دیروز ماآب وبرقمون که رفت گازهم رفت .دیگه چی مونده که بره🤔.....

Part 2:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط