‍ از غمِ هجران تو، می‌سوزم ای جانانِ من
دردِ بی‌درمان من ، ای عشقِ بی‌پایانِ من

نورِ چشمانم تو بودی ، ای دلیلِ خنده‌هایم
بعدِ تو ماتم‌ نشسته ،  بر در و ایوانِ من

شد جهان ویران، پس از پروازِ تو ای جانِ‌من
ای که مهرت مانده تا روز ابد در جانِ من

مونسم بودی همیشه، یاور و همراهِ من
بعد تو تیره شده، هم روز و هم چشمانِ من

بوده‌ای صبر و قرارم در زمان بی‌کسی
حال با غم‌ها چه سازم ای غمِ پنهانِ من

جز تو در خاطر ندارم ، دلبری و همسری
اشکِ غم گشتی تو بر، این دیده‌ی گریانِ من

جان و جانانم تویی، آگه ز جان من تویی
تو دلم را برده‌ای و دین و پس ایمانِ من

بسته‌ام روز ازل با قلب تو عهدی درست
چون تو گشتی تا ابد، هم‌عهد و هم‌پیمانِ من

گر ببینم بار دیگر ، رویِ ماهت را عزیز
می‌دهم صدجان برایت، گر شَوی مهمانِ من

تو طبیبِ قلبِ صمیمی ، به جانم مرهمی
روشنی بخشِ جهانی، در شبِ هجرانِ من🦋🦋

یانرام دردونن حسرتونن هارداسان ای دردلریمین درمانی🫀🌹
دیدگاه ها (۰)

🔶هرکس به تماشاییرفتند و به صحراییما را که تو منظوریخاطر نرود...

چه کرده‌ام بجای تو که نیستم سزای تونه از هوای دلبران بری شدم...

🔷: از آش نخورده روزگـــــارچنان دهانمان سوخـــتڪه از تــرسآب...

در طلوع چشمانت پلک می گشایم!صبح، هم رنگ چشمان توست!زیبا می د...

خواب دیدم به کنارت لب ایوانم منباز هم غرق خیالات فراوانم منه...

مریم یوسفی نصیری نژاد

چندپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط