و من

و من
در هر پلکی
یکبار دیدنت را می بازم


#عباس_معروفی #شهریار #عرفان_طهماسبی #عاشقانه #شعر #شهر #بارون
دیدگاه ها (۶)

چه‌ روزها به شب آورد جان منتظرم#سعدی #دیوان_اشعار #غزلیات #ش...

همچو خیال گشته‌امدر هوس خیال او#مولانا #دیوان_شمس #غزلیات #ه...

چنان نماند ، چنین نیز هم نخواهد ماند...#غزلیات #حافظ #شعرا

تو را از خویش جدا میکنند ، درد اینجاست!#شعر #ادبیات #درد

و من در هر پلکی یکبار دیدنت را می‌بازم-الی#عباس_معروفی #پلک ...

نمِ بارون غم من بود🍁و زمستون همه من بود! 🌄#آهنگ #موسیقی #هنر...

#شعر #عشق #عاشقانه #دست #پروفایل #کلیپ #متن #بیو_گرافی #تکست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط