گفتا که میبوسم تو را گفتم تمنا میکنم

.

گفتا که می‌بوسم تو را، گفتم تمنا می‌کنم
گفتا اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می‌کنم

گفتا ز بخت بد اگر ناگه رقیب آید ز در
گفتم که با افسونگری او را ز سر وا می‌کنم

گفتا که تلخی‌های می گر ناگوار افتد مرا
گفتم که با نوش لبم آن را گوارا می‌کنم

گفتا که از بی‌طاقتی دل قصد یغما می‌کند
گفتم که با یغماگران باری مدارا می‌کنم

گفتا که پیوند تو را با نقد هستی می‌خرم
گفتم که ارزان‌تر از این من با تو سودا می‌کنم

گفتا اگر از کوی خود روزی تو را گفتم برو
گفتم که صد سال دگر امروز و فردا می‌کنم

#سیمین بهبهانی🌷🌷🌷
دیدگاه ها (۰)

‏یکی میگه: این نشد، یکی دیگه‏یکی هم‌ میگه :این‌نشد، هیچی‌دی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط