رمان رویای من

رمان رویای من

فصل دوم

پارت ۶۳

دیانا: نمیدونم🤷‍♀️

ارسلان:🤦‍♂️

دیانا: 😊

ارسلان: از دست تو کلی خوب خجالتی نداره من شوهرتم

دیانا: سرمو تو سینش قایم کردم و با دستم رو شونش مشت زدم

ارسلان: خنده ای کردم

دیانا: همونجوری گفتم ارسلان تا کی اینجاییم

ارسلان: تا هر وقتی که شما بخوای

دیانا: من اینجا رو دوست دارم آب و هواش خوبه

ارسلان: دلت میخواد یه چند روز زود تر میمونیم

دیانا: سرمو اوردم بالا بهش نگاه کردم و لبخندی زدم ارسلان گشنمه

ارسلان: منم بریم یه چیزی بخوریم

دیانا: موافقم

۴ نفر تا ۴۱۰ تاییشدنمون بیشتر نمونده ها کلی پارت میخوام بزارم
لایک هارو زیادتر کنید خیلی حمایت ها کمه
دیدگاه ها (۱۲)

سلام حالتون چطوره براتون پارت اوردم رمان رویای من فصل دوم پا...

رمان رویای من فصل دوم پارت ۶۵دیانا: چشامو مظلوم کردم و گفتم ...

رمان رویای من فصل دوم پارت ۶۲دیانا: السلان جونم باز شروع کرد...

رمان رویای من فصل دوم پارت ۶۱دیانا: دستمامنو حالت قلب کردیم ...

رمان بغلی من پارت۱۰۹و۱۱۰و۱۱۱ ارسلان: لبخند خبیثی رو لبم نشست...

رمان بغلی من پارت ۱۰۴و۱۰۵و۱۰۶ارسلان: خوشگل خانم ما ضربانش با...

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط