میگم پیشونیم داغ شده حالم خوب نیست میگه میام تب به ت

میگم: "پیشونیم داغ شده حالم خوب نیست" میگه: "میام تب به تب کنیم" میخندم میگم: "یعنی چی...!؟"
میگه: "یعنی نزدیکت شم، پیشونیمُ بچسبونم تختِ پیشونی‌ت... اینجوری هم دما میشیم.. متعادل!
بقیه‌ی اعضای صورتمونَ‌م بیکار نمی‌مونن...
چش تو چشم..بینی با بینی ..."
باز میخندم میگم: "چقدر تو چرت ُ پرت میگی آخه"
وسطِ خنده‌هام سرفه می‌کنم آروم میگه: "ویروسا... ویروسا چقدر خوشبختن توو سینه‌ی تُو جا خوش کردن، چقدر هوا شاده که نفسِ تو رو قاطیِ اکیسژن‌ِش میکنه، چقد آسمون ... "
حرفا‌شُ قطع میکنم میگم: "چی میگی واسه خودت! نمی‌شنوم؛ بلندتر..."
میگه: "شب میام دنبالت بریم دکتر، اینجوری همه رو مریض میکنی، ملت عاصی میشن..."
بعد آروم‌تر میگه: "دلم نمیخواد کسی از تو وا بگیره... فقط من! مرضِتَم فقط مال منه!"
دیدگاه ها (۰)

و چشمان تو همان کافه ی دنجی است که قهوهایش حرف ندارد..🖤‌َ‌‌🕸...

کآش یِع قُرصی بود آدَم وقتی میخورد توَهُم میزد اون لَنَتی کن...

حصلم سر رف گفدم اغا ی کلیپ با عکسم بسازمم خخخ🤓‌#me#عاشقانه ...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط