بانوی من

بانوی من!
شعر آبرویم را برده است و واژگان رسوایت ساخته‌اند
من مردی هستم که جز عشقم را نمی‌پوشم و تو زنی که جز لطافتت را پس کجا برویم دلبرم؟
و نشان عشق را چه سان برسینه بیاویزیم؟
در روزگاری که عشق را نمی‌شناسد :)


#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
دیدگاه ها (۰)

زندگی با تمام فراز و نشیب هایشایستگاهِ آرامشی دارد حوالیِ آغ...

اسمش غرور نیست،دوستتان ندارد...کسے که دوستت دارم نمیگوید،کسے...

کجایی" یه کلمه ی ساده نیست؛گاهی خیلی معنی داره !"کجایی؟"یعنی...

چرا نباید صریح بگویم که دوست داشته شدن از سوی کسی که دوستش م...

💕وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط