در تو آن مردی نمی‌بینم که کافر بشکنی
بشکن ار مردی هوای نفس کافر کیش را
خویشتن را خیر خواهی خیرخواه خلق باش
زآن که هرگز بد نباشد نفس نیک‌ اندیش را
راستی کردند و فرمودند مردان خدای
ای فقیه اول نصیحت گوی نفس خویش را
آنچه نفس خویش را خواهی حرامت سعدیا
گر نخواهی همچنان بیگانه را و خویش را
سعدی جان
سعدیا دامن اقبال گرفتن کاریست
که نه از پنجه ی هر بوالهوسی برخیزد
سعدی جان
دیوانه را که گویی ، هشیار باش و عاقل
بیمست کز نصیحت ، دیوانه‌تر بباشد
امروز قول سعدی ، شیرین نمی‌نماید
چون داستان شیرین ، فردا سمر بباشد
سعدی جان