دیر آمدی پاییز من

دیر آمدی پاییز من،
باران و بادت دیر شد،
برگ و خزانت دیر شد...

تا آمدم عاشق شوم،
آذر رسید و دیر شد...

آذر رسید و پا شدم،
آخر رسید و تا شدم،

لبخند کهنه،
اشک نو...

از یاد شیرین عشق پر،
از بیستون فرهاد پر...

در عزم شیداتر شدن،
آتش رسید و آب پر،
خاکسترم بر باد پر...

از بیست و شش ها تا گذشت،
از چله ی آذر گذشت،
تا این که دل در خواب رفت،
کاتب نوشت این سرگذشت...

در آرزوی روی تو،
در جستجوی آسمان،
تا سرخ و سبز خادمان،
با رمز یا زهرا(س) گذشت...

حالا دوباره روز نو،
روزی نو با سال نو،
از بیست و شش آغاز شد...

از سال گشت خون من،
پا در جهانِ چون من،
افسون این گردون من...

روز هبوط جسم من،
وقت گشود چشم من،
بسم الله ای مقداد من...

@etre_sama
دیدگاه ها (۰)

«گودال فساد»شهید #حاج_قاسم سلیمانی: در دوران #دفاع‌مقدس برا...

#مرید_کدوم_حضرتی ؟شاهی که شما مریدشیدبا صدای فش فش مار فرار ...

امروز ، در چرخه‌ ی گردون ، یک بار ِ دیگر خورشید بر مدار ِ تو...

‌‌کامنت تهیونگ زیر نامه‌ی یه آرمی که سال ۲۰۲۲ پستش کرده بود💌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط