شب ازدهم

❤️شب يازدهم

خداى بخشنده ى مهربانم!
مرا ببخش براى آن لحظه هايى كه به غير از خودت تكيه كردم🙏
ببخش اگر اميدم به غير از تو بود🙏
ولى در تمام آن لحظه ها هم باز نگاهم به عنايت و محبتت بود من هيچ گاه رشته ى اميد و ايمانم را از تو نگسستم، با وجوديكه گاهى نگاه كوچكى به ديگران داشتم اما هميشه ته قلبم روزنه اى از اميد به درگاهت داشتم❤️
تمام افتخار من در طول زندگيم اين است كه بنده ى تو بودم و هيچ گاه فراموش نكردم خداى بينهايت بزرگ و مهربانى چون تو را دارم كه هرگاه بر تو توكل كردم خداييت را به من نشان دادى و قلبم را غرق شادى و شور كردى❤️

خداونداااااااااا
سپاسگزارمممممممم

❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
دیدگاه ها (۱)

بازم اندر احوالات خونه تکونی ماماااااان تو که هنوز داری میسا...

❣خــــدایـانوروز در راه است، فصل خانه تکانی...میخواهم اینبار...

یا هادی...ای خداوند هدایتگرم... گاه گمگشته ام و به بیراهه می...

تـــــو با منـــــی😍هــــــــر جــا برممهر تو بند جونمعشــــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط