🍁ناخدای باخدا🍁
آتش گرفته حنجرم لبریز شده چشم ترم
آقا تو را گم کرده ام دلواپسم شد مادرم
سر تا به پا شعله ورم میسوزد حالا جگرم
آمدم مهمانت شوم رخصت مرا هست سرورم
ای آنکه دل را میبری جانم ببر در راه خود
هل من ناصر هست یاری ما را ببر همراه خود
شعرت اگر طغیان کند اعجاز موسی می شود
باشم مسیر گردش اش با دل مدارا می شود ؟
ای ناخدای باخدا کشتی در این راه کجاست ؟
تلفیقی از خون و خدا قافله ی شاه کجاست ؟
#محمد_خوش_بین
آقا تو را گم کرده ام دلواپسم شد مادرم
سر تا به پا شعله ورم میسوزد حالا جگرم
آمدم مهمانت شوم رخصت مرا هست سرورم
ای آنکه دل را میبری جانم ببر در راه خود
هل من ناصر هست یاری ما را ببر همراه خود
شعرت اگر طغیان کند اعجاز موسی می شود
باشم مسیر گردش اش با دل مدارا می شود ؟
ای ناخدای باخدا کشتی در این راه کجاست ؟
تلفیقی از خون و خدا قافله ی شاه کجاست ؟
#محمد_خوش_بین
- ۳.۱k
- ۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط