از این خوش شانس تر
از این خوش شانس تر؟🙂😂😭
آرمی خوشبخت گفته که :
«یکی از کارمندای داجرز داشت توپای بیسبال رو به تهیونگ و تیمش میداد.همون موقع که داشتم نگاه میکردم،خود تهیونگ اومد و یکی از توپارو مستقیم داد به من🥹
من از خوشحالی رو ابرا بودم.دوباره داشتم بازی رو میدیدم که یهو تهیونگ سمت من برگشت و پرسید: “کرهای هستی؟” گفتم: “آره.من در واقع ۱۱ ساله آرمیام.”بعدش گفت: “آها واسه همینه که صورتت یادم مونده”😭
بهش گفتم: “این کلاهو با اسم تو روش خودم درست کردم،میشه بهت هدیه بدم؟” قبول کرد و خیلی خوشحال شد.
حتی اون لحظه رو فیلم گرفتم.بعد دوباره که داشتم بازی رو میدیدم، تهیونگ یه بار دیگه صدام کرد و کلاه داجرزی که خودش سرش بود رو بهم داد 😭
وقتی هم داشت با تیمش میرفت بیرون،دوباره برگشت تا بابت کلاه ازم تشکر کنه.
وقتی ازش خواستم دست بده بهم،نهتنها دستمو فشرد، بلکه منو کشید تو بغلش😭
آرمی خوشبخت گفته که :
«یکی از کارمندای داجرز داشت توپای بیسبال رو به تهیونگ و تیمش میداد.همون موقع که داشتم نگاه میکردم،خود تهیونگ اومد و یکی از توپارو مستقیم داد به من🥹
من از خوشحالی رو ابرا بودم.دوباره داشتم بازی رو میدیدم که یهو تهیونگ سمت من برگشت و پرسید: “کرهای هستی؟” گفتم: “آره.من در واقع ۱۱ ساله آرمیام.”بعدش گفت: “آها واسه همینه که صورتت یادم مونده”😭
بهش گفتم: “این کلاهو با اسم تو روش خودم درست کردم،میشه بهت هدیه بدم؟” قبول کرد و خیلی خوشحال شد.
حتی اون لحظه رو فیلم گرفتم.بعد دوباره که داشتم بازی رو میدیدم، تهیونگ یه بار دیگه صدام کرد و کلاه داجرزی که خودش سرش بود رو بهم داد 😭
وقتی هم داشت با تیمش میرفت بیرون،دوباره برگشت تا بابت کلاه ازم تشکر کنه.
وقتی ازش خواستم دست بده بهم،نهتنها دستمو فشرد، بلکه منو کشید تو بغلش😭
- ۱.۴k
- ۰۸ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط