ای دوست حسین کشتکار

سازم بشکست آخر از آهنگ صدایت
ای دوست کجایی که دلم کرده هوایت

دیگر تو چرا وا نکنی پنجره ها را
کز راه هوا بوی گل آید ز سرایت

از کوچهٔ ما همچو نسیمی گذری کن
می میرم اگر کم بشود مهر و فایت

چنگم شود آشفته سه تارم بنوازد
وقتی بسرایم غزلی تازه، برایت

بی تابم و یک لحظهٔ آرام ندارم
بازآ که بیاویزم از آن زلف، رهایت

حیران شدم ای گل که چرا قدر ندانی
با این همه حُسنی که چنین داده خدایت

روزی که عسل، گوشه ی چشمی بنمایی
برخیزم و یکباره کنم جان به فدایت

#ارس_آرامی

🎵 #ای_دوست
🎤 #حسین_کشتکار
دیدگاه ها (۱۰)

حماسه خرمشهر

عاشقم من امیر شاملو

بمونی برام

خزان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط