کاش روزی چشمهایمان را باز کنیم

کاش روزی چشم‌هایمان را باز کنیم 
ببینیم همه اینها خواب بوده کابوس بوده
ببینیم افتادیم وسط خانه‌ای قدیمی
و مادر داخل حیاط نشسته و با دست‌های مهربانش مشغول درست کردن ترشی ست
و عطرش تمام حیاط را پر کرده....
و برگ‌های پاییزی میان حوض فیروزه‌ای شناور است...
و ما با دوچرخه دور تا دور حیاط را گز می‌کنیم
و بابا از میان ایوان داد میزند نیفتید داخل حوض...
پنجشنبه باشد ما از مدرسه بدو بدو بیاییم
و همه جمع شویم دورهمی خانه مادربزرگ جانمان
ودلهامان خالی شود از هر چه بغض و کینه و خشم هست
و بعد مثل همان روزها زیاد دوست بداریم زیاد بخندیم
و خنده‌‌هامان برسد تا خود خدا...

دلم کمی قدیم میخواهد


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#حس_خوب_آرامش
#گوناگون
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

😅😂😂#کلیپ_طنز#ویسگون

شهر پر است از آدم‌های خسته ...از روان‌های از درون فروپاشیده ...

آدمهایی که آزارت میدن رو ببخش و بدونِهیاهو ازشون عبور کن ، ا...

#حرف_حق..وقتی رابطه تون با کسی تموم میشهرازهایی که بهتون گفت...

🍁کاش روزی چشم‌هایمان را باز کنیم ببینیم همه اینها خواب بوده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط