تا کی در انتظار گذاری به زاریم باز آی بعد از اینهمه چشم انتظاریم دیشب به یاد زلف تو در پرده‌های ساز جان سوز بود شرح سیه روزگاریم #شهریار

دیدگاه ها (۱)

قطار .خستگی ام را کشان کشان میبرد

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد ♬!دلشوره ی ما بود، دل آرام ج...

از کربلا جاموندم...

ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم توییماه پشت ابر پنهان شد، گ...

<><><><><><><><><><>﷼ نامه ای به جهان !!گفته بودی که بیایی ت...

به من گفتند تو که دنبال برنامه نویسی داریمیری بیا برو وردپرس...

در عمق رویا روزها ، با یاد تو سر کرده امدر راه تو دردانه گل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط