علی همان قرآن مهجور
علی همان عدالتی که دفن شد...
آخرین کلام امیرالمؤمنین(ع) :
در مورد اجرای عدالت بود
همان فراموش شده ترین مفهوم این زمانه
ابن ملجم لعنت الله علیه را دستگیر کردند
و به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام اوردند!
حضرت فرمودند، مگر من با تو چه کردم؟
گفت: اگر با تو بودم، دنیای من اباد بود، عاقبتم در اخرت به خیر!
امروز که ضربه به تو زدم نه اخرت دارم نه دنیا❗
کشته میشوم دوزخ من حتمی است.
از ترس رنگ صورت آن شقی پریده بود، دندانهایش به هم میخورد! امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: " حسن جان! ببین که ترسیده است، مبادا او را سیلی بزنی
مبادا او را مثله کنی!
یک ضربه زده به او یک ضربه بزن!
" تشک نرم برای او فراهم کن!
هر غذایی که در خانه اش میخورده است بهتر از او را برایش فراهم کن!
نمیخواهم دنیا بگوید با اسیر مدارا نکرده است❗
کاسه شیری برای امیرالمومنین علیه السلام اوردند،
یک جرعه نوشیدند سپس فرمودند:
برای ابن ملجم ببرید! عرض کردند اقا جان شیر هست برای او میبریم! فرمودند: باقی مانده همین را برای اوببرید!
در تمام شصت و سه سال زندگی خود حضرت تنها یک خواسته دنیایی
داشتند!
روزی در جنگ صفین فرمودند: بعد از شصت و اندی سال هوس کردم
دو سیخ جگر با تکه نانی نرم از گندم بخورم! هر بار که فرزندان
خواستتد تهیه کنند، حضرت سر باز زدند! یک شب کهمیهمان بیت
امام مجتبی علیه السلام بودند، حضرت خواسته پدر را اجابت نمود❗
مسکینی در زد و گفت: گرسنه ام! فرمودند: جگر و نان را به او دهید!
نان جویِ مرا بیاورید! دنیا او را پایین اورد، پایین اورد،تا جایی که گفتند:
علی و معاویه❗
کسی که استاد انبیا علیهم السلام است؛ نفس خاتم نبیین است
را با یک زنازاده که مادرش صد و بیست و پنج شوهر کرد
و علم بر فراز خانه اش بود را در کنار هم قرار دادند❗
علی همان عدالتی که دفن شد...
آخرین کلام امیرالمؤمنین(ع) :
در مورد اجرای عدالت بود
همان فراموش شده ترین مفهوم این زمانه
ابن ملجم لعنت الله علیه را دستگیر کردند
و به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام اوردند!
حضرت فرمودند، مگر من با تو چه کردم؟
گفت: اگر با تو بودم، دنیای من اباد بود، عاقبتم در اخرت به خیر!
امروز که ضربه به تو زدم نه اخرت دارم نه دنیا❗
کشته میشوم دوزخ من حتمی است.
از ترس رنگ صورت آن شقی پریده بود، دندانهایش به هم میخورد! امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: " حسن جان! ببین که ترسیده است، مبادا او را سیلی بزنی
مبادا او را مثله کنی!
یک ضربه زده به او یک ضربه بزن!
" تشک نرم برای او فراهم کن!
هر غذایی که در خانه اش میخورده است بهتر از او را برایش فراهم کن!
نمیخواهم دنیا بگوید با اسیر مدارا نکرده است❗
کاسه شیری برای امیرالمومنین علیه السلام اوردند،
یک جرعه نوشیدند سپس فرمودند:
برای ابن ملجم ببرید! عرض کردند اقا جان شیر هست برای او میبریم! فرمودند: باقی مانده همین را برای اوببرید!
در تمام شصت و سه سال زندگی خود حضرت تنها یک خواسته دنیایی
داشتند!
روزی در جنگ صفین فرمودند: بعد از شصت و اندی سال هوس کردم
دو سیخ جگر با تکه نانی نرم از گندم بخورم! هر بار که فرزندان
خواستتد تهیه کنند، حضرت سر باز زدند! یک شب کهمیهمان بیت
امام مجتبی علیه السلام بودند، حضرت خواسته پدر را اجابت نمود❗
مسکینی در زد و گفت: گرسنه ام! فرمودند: جگر و نان را به او دهید!
نان جویِ مرا بیاورید! دنیا او را پایین اورد، پایین اورد،تا جایی که گفتند:
علی و معاویه❗
کسی که استاد انبیا علیهم السلام است؛ نفس خاتم نبیین است
را با یک زنازاده که مادرش صد و بیست و پنج شوهر کرد
و علم بر فراز خانه اش بود را در کنار هم قرار دادند❗
- ۲.۵k
- ۲۹ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط