از کوچه تون با بغض رد میشم
من، همصدای ابر و بارونم
هم پیشمی، هم نیستی پیشم
من با خیالت تو خیابونم
امشب دوباره توی رویاهام
با شوق میشینم کنار تو
عکس تو رو هر وقت میبینم
بارون میاد به افتخار تو
دور چشات میگردم و هربار
دور خودم عکساتو میچینم
حتی دیگه عکساتم عاشق نیست
اینهارو از چشم تو میبینم
هیچ اتفاقی بعد تو دیگه
واسه فراموشیت کافی نیست
سردرگمم تو کوچه، تو بازار
تو کافهها جای اضافی نیست
پنجشنبههای بی تو هر هفته
یادت باشه که چی بهت گفتم
از روی کوه، از روی پل، رو تخت
هرجا باشم یاد تو میافتم
#مائده_هاشمی
من، همصدای ابر و بارونم
هم پیشمی، هم نیستی پیشم
من با خیالت تو خیابونم
امشب دوباره توی رویاهام
با شوق میشینم کنار تو
عکس تو رو هر وقت میبینم
بارون میاد به افتخار تو
دور چشات میگردم و هربار
دور خودم عکساتو میچینم
حتی دیگه عکساتم عاشق نیست
اینهارو از چشم تو میبینم
هیچ اتفاقی بعد تو دیگه
واسه فراموشیت کافی نیست
سردرگمم تو کوچه، تو بازار
تو کافهها جای اضافی نیست
پنجشنبههای بی تو هر هفته
یادت باشه که چی بهت گفتم
از روی کوه، از روی پل، رو تخت
هرجا باشم یاد تو میافتم
#مائده_هاشمی
- ۴۸.۰k
- ۰۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط