خاطراتشهدا

#خاطرات_شهدا

روزِشهادتش‌دعوت‌بودیم‌خونه‌مادربزرگش.
گفتم:اگه‌میتونـی‌بیا...گفت:من‌تا۵،۶کلاسـم!
اگه‌بتونم‌شب‌بیام.اینوکه‌گفت؛همیشه‌موقع
خداحافظی یاعلی می‌گفت‌..برگشتم‌گفتم
پس‌میای‌دیگه؟! گفت‌باشه‌مامان؛خداحافظ
یاعلی‌...دیگه‌رفـت‌وهمـون‌آخریـن‌باربودکـه
صداشوشنیدم..❤️‍🩹!
مادرِ‌ شهیدآرمان‌علی‌وردی🌸
دیدگاه ها (۱)

.پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات ✨اللهم صلی علی محمد و آل محمد ...

اگر کسی مراقب باشد و سه روز گناه نکند؛اولین سرچشمه ی ارتباط ...

#کلام_شهید در مشـكلـات است كه انسانها آزمایش می‌شوند،صبر پیش...

#تلنگرما تمامِ زندگی خود را صرف این می‌کنیم که دیگران چه خوا...

part4🦋-مامان درش از این طرفه بیا ×باشه-سلام خانم من یه وقت م...

Mafias Stepdaughter

●بال های سیاه و سفید○ پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط