انقد ذوق داشتم پارت ۱ و ۲ رو نوشتم...

دختری از ایران
Part:1
شخصیت های اصلی:
ا/ت ۲۰ ساله از ایران،شیطون و مهربون و عاشق جونگکوک.
جئون جونگکوک ۳۳ ساله از کره شیطون و جذاب.


بلاخره،بعد از ۶ سال پدر و مادرم اجازه بهم دادن تا برم کره ،به زبان کره ای کاملا مسلط بودم،پول پرواز و تام خرج و مخارجم توی کره رو پدرم تا وقتی یه کار پیدا کنم بهم میداد،هیچ مرزی برام مشخص نکرده بود و اجازه هر کاری رو در اونجا بهم داده بود، جدا از این باز با گذشت این همه سال بی تی اس هنوز پایدار بود کوچکترین عضو بی تی اس ۳۳ سال داشت ولی هنوزم قشنگ بود،همین جور که به اینا فکر میکردم به فرودگاه رسیدیم،مامانم خیلی پشت سرم گریه کرد با پدر و مادرم خداحافظی کردم و سوار هواپیما شدم،در طول هواپیما به اهنگام گوش میکردم،رسیدم کره، خیلییی کره قشنگگ بودد:>>
داشتم راه میرفتم که عکس پستری رو دیدم که روش نوشته بود:کنسرت بی تی اس فردا ساعت... در محل... برای دریافت بلیط به این مکان مراجعه کنید.
خیلییی خوشحال بودم اول رفتم یه هتل و اونجا وسایلم رو گذاشتم بعد رفتم تا بلیط بگیرم. (ا/ت + بلیط فروش-)
+سلام اقا یه بلیط میخواستم.
-بله وی ای پی یا ساده؟
+فرق وی ای پی و یاده چیه؟؟
-وی ای پی ها میتونن صندلی جلو روبه روی اعضا باشن. فرق قیمت وی ای پی و ساده زیادن...
+اشکالی نداره، یه بلیط وی ای پی.
-بله کارتتون؟
+بفرمایید
_این بلیط، صندلی شماره ۷۵ وسط کنسرت اوو چه جای خوبی گیر اوردیدد.موفق باشید.
+خیلی ممنون خداحافظ
باورم نمیشددد اون جلو میشستم تازه مصاحبه هم میتونستم برم،بهتر از این نمیشد رفتم سمت هتل...