من نمی دانم کجا یکبار دیدم چشمان تورا

من نمی دانم کجا یکبار دیدم چشمانِ تورا
رنگ چشمانت نرفت از خاطرم تا این زمان

💫دوستت دارم..
نمی‌دانم... چرایش را نپرس..
اتفاقی دل سپردم..
ماجرایش را نپرس..💫


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

لب های تو وقتِ حرف زدنمثل آن قسمتِ هندوانه ست،که دوست داری ز...

من که شاعر نیستم گاهی فقط با دیدنت ،واژه‌ها را به تماشای تو ...

همه ی قافیه ها تابعِ زلفش بودندچادرش را که به سر کرد غزل ری...

تمام احساساتم به تو در این شعر خلاصه شده عزیزِ جانم : به مرگ...

عشق ( درد بی پایان)

اونجا که محمود درویش میگه:آن پاسخ‌های بی‌رحمانه را فراموش ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط