آدم میتونه هرروز دلتنگ یه نفر باشه ؛ اما خوشحال باشه که اون دیگه تو زندگیش نیست :)

|تو‌به‌معنای‌نفس|
- روزی ك داشت میرفت نگام كرد ؛
نيشخندی زد و گفت خونسرد شدی . .
فكر میكردم بخوای جلومو بگيری كه بگی نرم كه بگی بمونم .
دست به سينه شدم و خودمو محكم بغل كردم .
بايد از همون‌جا شروع می‌كردم به يادگرفتن اينكه خودم خودمو ديگه بغل كنم .
رومو ازش چرخوندمو شروع كردم به حرف زدن ؛
- گفتم :
جلوتو اون روزایی گرفتم كه بابت كارهایی كه نكرده بودم ازت عذرخواهی كردم .
جلوتو اون روزایی گرفتم كه نمی‌خواستم يه شب ناراحت بخوابی كه نكنه تا صبح از دلت برم بيرون . .
جلوتو اون روزایی گرفتم كه صفحه گوشيم خيس شده بود از اشكام .
ولی باز برات خنديدم . .
باز وقتی صدام می‌كردی سريع اشكامو پاك می‌كردم و می‌گفتم :
‹ جونِ دلم ! ›
من اون‌ روزا انقدر جلوتو گرفتم كه ديگه الان لوس میشه اگه باز بخوام بگم نری .
انقدر اون‌ روزا جلوتو گرفتم كه الان ديگه نای مقاومت كردن جلوی رفتنت رو ندارم
من كم ازت نخواستم كه نری .
كه بمونی .
ولی الان دارم به اين فكر می‌كنم كه شايد همون روزا بايد میذاشتم كه بری . .
چون تو اگر آدم موندن بودی مثل من می‌ترسيدی كه فعل ‹ رفتن › رو به زبون بياری .
حالا میگی بايد وايستم جلوت و نذارم كه بری . .
میفهمم كه تو عادت كردی به خواهشای من .
كه هربار ازت بخوام بمونی كنارم .
اون روزا كه هربار آخر همه‌ی حرفام و همه‌ی جروبحثا بهت می‌گفتم .
كه نری و تنهام نذاری . .
بايد به اين فكر می‌كردی كه هر آدمی يه روزی از تكرار زياد يه حرفی خسته میشه .
هر آدمی يه روزی جا می‌زنه از زير بار خواهش و التماس كردن برای موندن .
یه روزی میرسه كه ديگه دلش می‌خواد بقيه از اون بخوان كه نره ، كه بمونه .
حالا تو اگر نمیخوای بری بشين اينجا روی همين نيمكت و اين بار من می‌رم . . ))!'

#متن‌نوشته
#غزل_راهبر🖋️🖋️🖋️
#یاسینی
#علی_یاسینی
#عاشقانه
#بک
#بک_میدم
#کنسرت
#موزیک
دیدگاه ها (۲)

واضح بگم خلاصه...:/

از اسکرین شات...!!:)

کپشن حتما خوانده شود...:/!

من و برگردون به دنیای خودم... :/

چرا من پارت ۱۱و جنی قضیه رو گفتهمون لحظه جونکوک وارد اتاق می...

تکپارتی نامجون

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط