یه جایی شهریار میگه

یه جایی شهریار میگه :
آمدی جانم به قربانت ، ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا !!؟
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی ،
سنگ دل این زودتر میخواستی _ حالا چرا؟

دل تا جوونه دلش جیب پر پول و یه منزل آروم میخواد ، و اِلا ما سر پیری یه دوازده متر خونه بسمونه واسه فکر کردن به ایام جوونی
خدایا اگه میشنوی صدامو!!!
چون شلوغه فرکانس ایران،
از بس حاجتا زیاده ...
اگه میشنوی صدامو !
تا جوونیم یه حالی بهمون بده ،.
نوش دارو سر پیری خودش زهرِ....

#شهریار
#Tak_setareh
دیدگاه ها (۷)

عشق،دوست داشتن،باید دلی بشه تو‌دل‌آدم‌باشهعشق مالکیت نیست......

دردرا از هر طرف بنویسی درداست

چون جهان بر شاخ گاو استاده راستگاو بر ماهی و ماهی بر هواستپس...

جواب زنده بودنم مرگ نبود؛ مردن من مردن یک برگ نبود…اون همه ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط