استوری عاشقانه رفتی

ای که رفته با خود دلی شکسته بردی
رفتی و به طوفان تن مرا سپردی
ای که مهر باطل زدی به دفتر من
بعد تو نیامد چه ها که بر سر من
ای خدای عالم چگونه بامرو شد
آن که روزگاری پناه و یاورم شد
سایه اش نماند همیشه بر سر من




#علی_زندوکیلی
رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
فرمای خدمتی که بر آید ز دست ما
برخاستیم و نقش تو در نفس ما چنانک
هر جا که هست بی تو نباشد نشست ما
با چون خودی پنجه درافکن اگر پنجه می کنی
ما خود شکسته ایم چه باشد شکست ما
جرمی نکرده ام که عقوبت کند و لیک
مردم به شرع می نکشد ترک مست ما
شکر خدای بود که آن بت وفا نکرد
باشد که توبه ای بکند بت پرست ما
سعدی نگفتم ات که به سرو بلند او
مشکل توان رسید به بالای پست ما
 
سعدی جان❤

.

@boof_graphy
دیدگاه ها (۱)

استوری عاشقانه باتو

استوری عاشقانه شبای رفتن تو

استوری عاشقانه یادت میاد

استوری عاشقانه اينجا چراغی روشنه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط