سناریو...

⋆وقتی هم تو و هم اعضا بازیگرین و میخاین فیلم بازی کنید و یک صحنه کیس داره

نامجون
عاممم دیگه قسمت هشت سریال شده ما هم از قبل همو می‌شناسیم
ا.ت: اما بازم...
نامی: این فقط کاره
ا.ت: کارگردان من نمیخوامم
کلی کولی بازی در اوردی که من کیس نمیخوام نامی هم نا امید شده بود و فقط یه کار مونده بود...کشوندت یجای خلوت و یهویی بوسیدت
نامی: اگه کولی بازی در بیاری قول میدم هر بار ببوسمت و به کار خطم نشه
ا.ت: ا..اوکی

جین
ازش خوشت میومد و اونم که با دیدن ولد واید هندسام دوم حس جدیدی داشت
ا.ت: من..خب
جین: دوست نداری اینکارو بکنی؟
ا.ت: نه...خب...من مشکلی ندارم...تو..تو چی؟
جین: چطور میتونم مشکل داشته باشم؟
ا.ت؛ بله؟!...
جین: هیچی...بریم برا سکناس

یونگی
از هم متنفر بودید
ا.ت: من اینکارو نمیکنم(میره تو اتاق پرو)
یونگی: کارگردان میشه از بدل استفاده کنیم؟
-خودت نمیدونی؟
یونگی: من این دختره لوسو نمیبوسم(رفت تو اتاق میکاپ)
...نیم ساعت بعد
ا.ت: من حاظرم😒
یونگی: منم مشکلی ندارن😒
-چرا یهویی؟
ا.ت: بابام گفت همه کارهامو ازم میگیره
یونگی: قسط این ماهم عقب افتاده
صحنه آماده شد و با بی‌میلی همو بوسیدن ولی زبان قلب بر عکس سریالای دیگه غیر عادی تند میزر

جیهوپ
روش حس داشتی ولی دوستت نداشت و نمیخواست اینکارو انجام بده
صدای در که محکم خورد بهم باعث شد سرشو بالا بیاره و با دختر کوچولو اخمالو رو به رو شد
جیهوپ: ها؟
ا.ت: تو منو میبوسی وگرنه یکار دیگه میکنم
از جاش بلند شد و با غرور بهش خیره شد
هوبی: چیکار مثلا
ا.ت: هه اینکار
رو پنجت بلند شدی و لباشو بوسیدی
ا.ت: من دوستت دارم برامم مهم نیست که چی میگی تو آخرش مال خودمی فهمیدی؟(داد و یه چک محکم)
دستاشو زیر بغلش زد و از در رفت بیرون
هوبی: الان هم چک خورد و کیس رفتم؟

جیمین
ا.ت: آقا این پسره خیلی منحرفه من نمیخوام باهاش کیس برم
-جیمین پارک خانوم برا کیس نیس
جیمین: دختر کوچولو من صاحب شرکتت و پارتنر سریالتم پولتو میخوای راه دیگری نداری
اخماتو تو هم کشیدی و کیفشو پرت کردی سمتش
ا.ت: ترجیح میدم بی‌پولی بمیرم
با تموم شدن حرفت از در رفتی بیرون که جیمین به کیف خیره شد و زمزمه کرد عجب...میره و بیرون گیرت میندازه دستاتو بالا سرت میبره
جیمین: خیلی خوشم میاد اینقدر هاری
میبوست و گاز گازت میکنه
جیمین: من هیز توعم

ته مثل جین
کوک مثل جیهوپ

۴۰🤡❤️🩸
دیدگاه ها (۷)

__عروسک خانوم من__

__عروسک خانوم من__

https://harfeto.timefriend.net/17290134450860

https://harfeto.timefriend.net/17290134450860

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

نامجون: تو این کتابه نوشته وقتی با پرنسس ازدواج کردی شب اول ...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط