ضامن آهو.....
"من ضامنش میشم"✨️
غروب دشت بود و نفس آهو به شماره افتاده…
شکارچی نزدیک میشد، صدای پایش سنگینتر از نفس آهو.
همهچیز تمام شده به نظر میرسید…
اما دستی سبز، نوری آرام،
ایستاد میان ترس و تیر.
صدایی که هنوز دلها از شنیدنش میلرزد:
«من ضامنش میشم»
از همان لحظه، رضا(ع) فقط ضامن آهو نشد؛
ضامن دلهایی شد که بیپناه ماندهاند.
دلهایی مثل دل من و تو…
که کافیست نامش را صدا بزنی،
تا دوباره امید در دشت زندگیات بدود. ✨🤲
صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج.
غروب دشت بود و نفس آهو به شماره افتاده…
شکارچی نزدیک میشد، صدای پایش سنگینتر از نفس آهو.
همهچیز تمام شده به نظر میرسید…
اما دستی سبز، نوری آرام،
ایستاد میان ترس و تیر.
صدایی که هنوز دلها از شنیدنش میلرزد:
«من ضامنش میشم»
از همان لحظه، رضا(ع) فقط ضامن آهو نشد؛
ضامن دلهایی شد که بیپناه ماندهاند.
دلهایی مثل دل من و تو…
که کافیست نامش را صدا بزنی،
تا دوباره امید در دشت زندگیات بدود. ✨🤲
صلوات بر محمد و ال محمد و دعا برای ظهور اقا امام زمان عج.
- ۶۰.۷k
- ۰۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط