عشق کو تا گرم سازد این دل رنجور را
عشق کو تا گرم سازد این دلِ رنجور را
در حریمِ سینه افروزد چراغِ طور را
حیرتی دارم که با این نشأه سرشارِ عشق
دار چون بر دوشِ خود دارد سرِ منصور را
#صائب_تبریزی
را به زبان ساده توضیح میدهم:
1. عشق کو تا گرم سازد این دلِ رنجور را
شاعر از عشق میخواهد که بیاید و دل زخمخوردهاش را شاد کند.
2. در حریمِ سینه افروزد چراغِ طور را
او میخواهد که عشق در قلبش روشنایی و گرما بیاورد، مانند نوری که بر کوه طور (محل نزول وحی) میتابد.
3. حیرتی دارم که با این نشأه سرشارِ عشق
شاعر تعجب میکند که با وجود این عشق فراوان و پرشور، هنوز احساساتی دارد.
4. دار چون بر دوشِ خود دارد سرِ منصور را
او اشاره میکند که مانند منصور حلاج (شخصیتی تاریخی که به خاطر عشق و باورهایش جان خود را از دست داد)، بار سنگینی بر دوش دارد.
در حریمِ سینه افروزد چراغِ طور را
حیرتی دارم که با این نشأه سرشارِ عشق
دار چون بر دوشِ خود دارد سرِ منصور را
#صائب_تبریزی
را به زبان ساده توضیح میدهم:
1. عشق کو تا گرم سازد این دلِ رنجور را
شاعر از عشق میخواهد که بیاید و دل زخمخوردهاش را شاد کند.
2. در حریمِ سینه افروزد چراغِ طور را
او میخواهد که عشق در قلبش روشنایی و گرما بیاورد، مانند نوری که بر کوه طور (محل نزول وحی) میتابد.
3. حیرتی دارم که با این نشأه سرشارِ عشق
شاعر تعجب میکند که با وجود این عشق فراوان و پرشور، هنوز احساساتی دارد.
4. دار چون بر دوشِ خود دارد سرِ منصور را
او اشاره میکند که مانند منصور حلاج (شخصیتی تاریخی که به خاطر عشق و باورهایش جان خود را از دست داد)، بار سنگینی بر دوش دارد.
- ۳۷۵
- ۱۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط