#محبوبم...
امروز هم بی #تو گذشت. چشم دارد به ندیدنت عادت می کند؛ 
زبان نامت را به سختی در دهانم می چرخاند؛ دست ها بلا استفاده و گوش هایم صدایت را ...
روزگار غریبی ست و #درد هر بار یکی از اعضای تنم را احاطه می کند. 
شاید برای همین است که قلب و مغزم، با آنکه همیشه کنار تواَند؛ بیقراری هم می کنند.
قلب... مثل مادری که جنگ، جنازه ی فرزندش را هنوز پس نداده است 
و مغز... چون پدری که در تنهایی و خلوتش، به آرامی می گرید.
چه تشبیه مسرت بخشی...! که هربار به یادم خواهد آورد ...
" هرگز، فراموش نخواهی شد ..."

#حمید_جدیدی


پنجشنبه یازدهم #بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)

💔💔........پنجشنبه هجدهم #بهمن ۱۴۰۳ساعت بیست و سه : پنجاه و پ...

ناچشیده جرعه‌ای از جام اوعشق‌بازی می‌کنم با نام او✍:  #جامی ...

شهرِ منْ رقصِ کوچه‌هایش را بازمی‌یابد.هیچ کجا هیچ زمان فریاد...

#ياد كسى با #من است...چه كسى مى تواند... #تنها زندگى كند...💔...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط