موسیقی

💖💝 در خواب یک عصر تابستانی
گریه می کردم
تو
برای چیدن گندم زارها نمی آیی؟

من یک زنم
زنِ زیبایی
تو
برای دیدنم امسال هم نمی آیی؟

نگاه کن به آسمان خدا
به هر طرفی که بچرخی
می بینی؟
من زنی کاملم
درست مثل ماهِ آسمان
تو
از این شهر هم عبور که کنی
باز به خانه ِ من نمی آیی؟

من پاکم و سفید در بیداری
مثل :تجمع ابرهای آسمانی
اما...
پُرم از معاشقه های طولانی با تو
در این خواب های چرکین
مُردم از انتظار
از دردِ تنهایی
آیا ؟
تو
با خش خش برگ ها می آیی؟

شب ها
می رقصم و آواز خوانم
با دستهای نداشته ات
با آن ترانه ی قدیمی
که یادم نیست
می رقصم
تو می آیی؟

اشک
از گوشه ی چروکیده شده ی
چشمم می غلطد
از غم ِ دوری

یک روز من غنچه ای بودم
که از شکوفه دادن
دلم بتنگ آمده بود

حالا که از خواب پریده ،دلم
انگار سالها گذشته است
گندم ها هم چیده شده اند
گلها انار شده اند
قوره ها به انگور تبدیل شده اند
موهای من هم
یکی یکی سفید شدند
حال تو بگو

برای بافتن موهای من کی می آیی؟💖💝


#پریناز_ارشد
#کلیپ
#آهنگ
#باز_نشر_بدید_لطفا